دوچرخه سوار

گزارشهای یک رکابزن

دوچرخه سوار

گزارشهای یک رکابزن

دوچرخه سوار

سلام ...
خوش آمدید
این وبلاگ شامل نوشته های من که بیشتر درباره گزارش های دوچرخه سواری به نقاط مختلف ایران است، می باشد.
لطفا با نظرات خودتون در بهتر شدن وبلاگ من رو کمک کنید

آخرین نظرات

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سپارده» ثبت شده است

برنامه جنت رودبار تقریبا چند ساله به پای ثابت برنامه های من تبدیل شده امسال هم مثل چند سال گذشته این مسیر رو رکاب زدیم با این تفاوت که این بار مثل سال ۹۲ مسیر رو کامل از قزوین تا رامسر رکاب زدیم ولی در خرداد ماه و در هوای سرد مناطق کوهستانی البرز 

برای اطلاعات بیشتر در مورد این مسیر گزارش سال ۹۲ و سال ۹۴ یا این مطلب رو مشاهده کنید


فایل جی پی اس مسیر


خلاصه گزارش: 

روز اول(۱۲ خرداد ۹۶): قزوین، دانشگاه آزاد، باراجین، زرشک، گردنه گدوک، کامان، بهرام آباد، رازمیان، هیر و ویار

شب مانی‌ در امامزاده روستای ویار

روز دوم(۱۳ خرداد): ویار، شنگل رود، گردنه گونه کول، سپارده، یازن، نارنه، تمل، دوراهی افی، گردنه بزابن، ییلاق زورود (زاروت)

شب مانی در یکی از گوسفند سراهای ییلاق زورود ... هوا در این منطقه بحدی سرد بود که هنوز در نیمه خرداد گوسفندسراها و زنبور داری ها کارشان را در این ارتفاع شروع نکرده بودند. از اوایل تیر ماه گوسفندها را به این ییلاق میارن

ما قصد برپایی چادر در کنار یکی از چشمه های مسیر را داشتیم ولی با راهنمایی محلی ها از  کلبه چوپانان این منطقه که خالی بود استفاده کردیم

روز سوم(۱۴ خرداد): ییلاق زورود، گردنه ناصر تاش، لتکا، آغوزکی، پلهم جان، چورته، جنت رودبار، اکراسر، جنگل دالخانی، پیازکش، گالش محله، رامسر


امامزاده ویار


در مسیر گردنه گونه کول



گردنه گونه کول



در مسیر سپارده



سپارده به تمل



تمل به زورود



شب مانی در یکی از گوسفند سراهای زورود









آغورکی و گلین



در مسیر جنت رودبار 



جنت رودبار و روستاهای اطراف



اکراسر



جنگل دالخانی 






پارک جنگلی دالخانی











۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۶ ، ۰۶:۱۹
حسن

امسال هم مثل سال گذشته قسمت شد در تاریخ نهم و دهم مرداد دوباره یکی از مسیرهای مورد علاقه ام (الموت، اشکور، جنت رودبار) را رکاب بزنم. اینبار هم مه و باران همسفر ما بود. بهترین فصل برای رکابزنی این مسیر اواخر خرداد و اوایل تیر هست ولی اینبار از شانس ما آب و هوا خوب بود و ما به هوای گرم نیمه مرداد نخوردیم.

برای اطلاعات بیشتر در مورد این مسیر این لینک (مسیر شماره 2) را مشاهده کنید



روز اول (شنبه نهم مرداد 95):

مسیر طی شده با ماشین: قزوین، دانشگاه آزاد، باراجین، زرشک، گردنه گدوک، کامان، فلار، بهرام آباد، رازمیان، هیر، ویار 

مسافت طی شده با ماشین: 70 کیلومتر

مسیر دوچرخه سواری: ویار، شنگل رود، کلیج دره، گردنه گونه کوه، سپارده، یازن، نارنه، دوراهی میج، تمل، دوراهی افی، گردنه بزابن، زورود (زاروت) 

مسافت رکابزنی: 45 کیلومتر

کمترین ارتفاع: 1750 متر ویار

بیشترین ارتفاع: 2850 متر زورود


روز دوم (یکشنبه 10 مرداد 95): 

مسیر رکابزنی: ییلاق زاروت، ناصرتاش، گردنه لاکتراشان، دوراهی لگا، آغوزکی، پلهم جان، آرمو، چورته، میشاورک، جنت رودبار، اکراسر، ایزکی، دوراهی گرسماسر، پیازکش، گالش محله، رامسر

مسافت رکابزنی: 90 کیلومتر

کمترین ارتفاع: 4 متر رامسر

بیشترین ارتفاع: گردنه 3100 متر



روستای ویار





کوه بزابن



در مسیر سپارده به تمل






مناظر اطراف روستای لگا





















جنگل دالخانی














۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۲۰
حسن


مسیر رکابزنی روز اول (24 اردیبهشت 95) : قزوین - باراجین - زرشک - گردنه گدوک - کامان - فلار - بهرام آباد - رازمیان - هیر 

مسافت رکابزنی: 60 کیلومتر

مسیر رکابزنی روز دوم (25 اردیبهشت 95) : هیر - ویار - شنگل رود - کلیج دره - گردنه گونه کول (آب انبار کش) - سپارده - لوشکان - درگاه - گرمابدشت - رحیم آباد - کلاچای

مسافت رکابزنی: 105 کیلومتر


بیشترین ارتفاع: 2800 متر گردنه گونه کول 

کمترین ارتفاع در هنگام صعود: 868 متر بهرام آباد

کمترین ارتفاع: 8 - کلاچای

مسافت کل: 165 کیلومتر


فایل GPS مسیر




جاده باراجین به زرشک



روستای کامان






دورنمای شهر رازمیان



روستاهای دربند و سوگاه


کوچه باغ روستای هیر



در مسیر گردنه گونه کول


گردنه گونه کول (آب انبارکش)






مناظر بعد از گردنه





در مسیر روستای سپارده



روستاهای بالا اشکور


اشکور


مسیر سپارده به لوشکان











سفید آّب




۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۲۰:۱۸
حسن

خلاصه گزارش: 


روز اول (پنج شنبه 25 تیر 94):

مسیر طی شده با ماشین: قزوین، دانشگاه آزاد، باراجین، زرشک، گردنه گدوک، کامان، فلار، بهرام آباد، رازمیان، هیر، ویار 

مسافت طی شده با ماشین: 70 کیلومتر

مسیر دوچرخه سواری: ویار، شنگل رود، کلیج دره، گردنه گونه کوه، سپارده، یازن، نارنه، دوراهی میج، تمل، دوراهی افی، گردنه بزابن، زورود (زارولات) 

مسافت رکابزنی: 45 کیلومتر

کمترین ارتفاع: 1750 متر ویار

بیشترین ارتفاع: 2850 متر زورود


روز دوم (جمعه 26 تیر 94): 

مسیر رکابزنی: زورود، ناصرتاش، گردنه لاکتراشان، دوراهی لگا، آغوزکی، پلهم جان، آرمو، چورته، میشاورک، جنت رودبار، اکراسر، ایزکی، دوراهی گرسماسر، پیازکش، گالش محله، رامسر

مسافت رکابزنی: 90 کیلومتر

کمترین ارتفاع: 4 متر رامسر

بیشترین ارتفاع: گردنه 3100 متر


فایل Google Earth مسیر


فایل GPS مسیر



تعطیلات عید فطر در راه بود و من هم مثل هر سال بدنبال اجرای یک برنامه بودم ولی هر کدام از دوستانی که با هم همرکاب میشویم بعلتی نمیتوانستن با من همراه بشوند. به همین خاطر به سرم زد که تنهایی براه بیافتم و راهی شمال بشوم. مسیری را انتخاب کردم که با توجه به نزدیک بودن تعطیلات خلوت باشه. مسیرهای مختلفی مثل الموت به سه هزار و الموت به رحیم آباد رودسر را بررسی کردم ولی در آخر تصمیم ام این شد، مسیری که از الموت به سمت اشکورات میرود را رکاب بزنم و از اونجا مسیر فرعی و خاکی که به سمت جنت رودبار و رامسر میرود را ادامه بدهم و جاده اصلی که به اشکورات میرود رو دنبال نکنم.

 

نقشه مسیر قزوین، الموت غربی، اشکور، جنت رودبار، رامسر


برای اینکه تنها بودم و بارها مسیر قزوین تا روستاهای هیر و ویار را رکاب زدم . مسیر قزوین تا ویار را با ماشین طی کردم. با عبور از باراجین، زرشک، گردنه گدوک، کامان، فلار، بهرام آباد، رازمیان و هیر سرانجام به روستای ویار آخرین روستای بزرگ در مسیر الموت به اشکورات رسیدم رکابزنی را از این روستا به سمت گردنه گونه کوه آغاز کردم.


روستای ویار


مسیر دوچرخه سواری بعد عبور از پل رودخانه نینه رود با شیب های خیلی تند آغاز می شود و با پیچ های متعدد ارتفاع میگیرد. مسیر تا گردنه گونه کوه تماما سربالایی است. در مسیر سربالایی ها دو چوپان اشکوری را دیدم که برای چوپانی به منطقه الموت می رفتند و از جایی که برای چوپانی میرفتند تعریف کردند، دشتی است بنام ازناچاک که پشت قله ازناچاک واقع شده و مسیر مالروی تقریبا سختی دارد ولی چون این دشت در گودی واقع شده تمام تابستان در آنجا برف هست و جای سرسبز و پر گلی است . بخاطر همین در تابستان چوپانهای منطقه گله های خودشان را به دشت ازناچاک میبرند با تعریف چوپانها از این منطقه مشتاق شدم که یک بار هم در آینده به اونجا سفر کنم. دوربینم را به یکی از چوپانها دادم تا از من یک عکس بگیرد و از هم خداحافظی کردیم. 



رکابزنی رو ادامه دادم تا پس از طی 15 کیلومتر سربالایی سخت به گردنه گَوَنه کوه با ارتفاع 2800 متر از سطح دریا رسیدم.


گردنه گونه کوه



با عبور از گردنه با منظره زیبای دریای ابر و مه که دره اشکور را پوشانده بود، مواجه شدم. چند دقیقه ای در گردنه استراحت کردم و از این منظره زیبا لذت بردم.



بعد گردنه گونه کوه، مرز استان قزوین و مازندارن را رد کردم و وارد استان مازندارن شدم. مسیر از گردنه کوه تا روستای سپارده (اولین روستای مازندارن در این مسیر) کاملا سرپایینی می باشد.


قله بزابن


با طی 10 کیلومتر سرپایینی خاکی با مناظر زیبای دره اشکور به روستای سپارده با ارتفاع 1945 رسیدم. یک ساعتی در روستای سپارده استراحت کردم و همچنین از اهالی در مورد مسیر پیش رو خبر گرفتم. اهالی اشاره کردند تا نیمه شهریور زنبوردارها و چوپانهای زیادی در ارتفاعات این مسیر هستند و از نیمه شهریور به بعد و با سرد شدن هوا ارتفاعات رو ترک می کنند.

 رکابزنی را در استان مازندارن به سمت روستاهای یازن، نارنه و تمل ادامه دادم. (مسیری اصلی که از روستای سپارده منشعب میشود به سمت استان گیلان و روستای های لشکان، درگاه، بارگاه دشت، گرمابدشت و سرانجام رحیم آباد رودسر  ادامه پیدا می کند)



روستای سپارده


پس از 10 کیلومتر رکابزنی به ابتدای روستای تمل و شروع مسیر آفرود به سمت گردنه بزابن رسیدم. مسیر با چندین سربالایی شدید شروع میشود و بعد از چند پیچ شیب ملایم شد و مسیر در کمره کوه ادامه پیدا میکند و در نزدیکی های گردنه اول دوباره سربالایی های شدید به سمت گردنه شروع میشود.



در اطراف مسیر گاوهای زیادی رها شده بودند و همچنین هر چند کیلومتر زنبودارها چادر زده بودند.



بالاخره بعد از طی سربالایی های شدید، گردنه اول بنام بزابن را رد کردم و به منطقه زورود و زارولات رسیدم در این منطقه گوسفند سرا های زیاد و همچنین چشمه های آب متعددی در کنار جاده وجود دارد. برنامه ریزی من برای شب مانی به گونه ای بود که در یکی از گوسفند سراهای این منطقه چادر بزنم و شب را با چادر و کیسه خواب بگذرانم.



بعد گردنه و ابتدای منطقه زورد از کنار چادر یک زنبوردار عبور کردم. از من برای استراحت و خوردن چای دعوت کرد و من هم با کمال میل قبول کردم. به چادر رفتم و از من با نان و عسل و پنیر تازه پذیرایی کرد و کمی در مورد مسیری که رکاب زدم و مسیری که پیش رو داشتم با هم صحبت کردیم. بعد از استراحت قصد داشتم حدود 2 کیلومتر دیگر رکاب بزنم و در گوسفند سرای بعدی برای شب چادر بزنم ولی با اصرار من رو نگه داشت و من هم از اونجایی که خسته بودم، قید 2 کیلومتر پیش رو تا گوسفند سرا و چادر زدن در آنجا را زدم و شب را مهمان چادر با صفای دوست زنبور دار شدم.



قبل از غروب آفتاب مه دره های کنار ما را پوشاند. مه، مثل آب توی رودخانه، تو دره حرکت میکرد و گاهی به سمت ارتفاعات بالا میامد و دوباره پایین میرفت. هوا هم واقعا سرد شده بود و من کاپشن گرمکن ام را پوشیدم. در اواخر تیر ماه که همه از گرما در عذاب هستند، بخاطر سرما در چادر بخاری نفتی روشن کردیم! بدلیل هوای صاف کوهستان،  آسمان شب پرستاره ای بالای سر داشتیم. حدود نیم ساعت بیرون چادر نشستم و فقط به زیبایی های آسمان شب خیره شده بودم که دوباره مه بالا آمد و برای گرم شدن به چادر برگشتم و بعد از خوردن شام به خواب رفتم.



صبح زود قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار شدم که برای ادامه سفر براه بیافتم، ولی وقتی به بیرون چادر آمدم، هوا بقدری سرد بود که از شروع حرکت پشیمان شدم و دوباره به رختخواب برگشتم! تا آفتاب طلوع کند و هوا کمی گرم تر شود. با طلوع آفتاب هوا کمی گرم تر شد و با خداحافظی از دوست زنبوردار مهمان نواز مسیر را به سمت گردنه آخر  ادامه دادم.

از زورود تا گردنه جاده با شیب ملایم ارتفاع میگیرد. بعد از یک ساعت رکابزنی و عبور از کنار چندین گوسفندسرا به گردنه لاکتراشان با ارتفاع 3100 متر رسیدم و دوباره مثل روز گذشته، بعد از گردنه با منظره زیبای دریای ابر که دره های پایین دست را پوشانده بود مواجه شدم . 


منظره بعد از گردنه






بعد گردنه، جاده سرپایینی خاکی در دل کوهها ارتفاع کم میکند و مناظر کم کم از شکل کوهستانی به جنگل های پراکنده تغییر میکنند. با کاهش ارتفاع وارد مه شدم و بعد از آن مه تقریبا کنار رفت و آفتاب نمایان شد.



جاده تا نزدیکی های جنت رودبار تماما سرپایینی است و قبل و بعد از جنت رودبار چند کیلومتر مسیر سربالایی ملایم یا کفی دارد و همچنین چند کیلومتر بعد از روستای آرمو مسیر آسفالته میشود. در مسیر رسیدن به جنت رودبار از کنار دورراهی روستاهای مختلف با مناظر زیبا رد شدم از جمله : لگا، آغوزکی، پلهم جان، آرمو، چورته و میشاورک 



در جنت رودبار نیم ساعتی توقف و استراحت کردم. روستا تقریبا شلوغ بود. به همین خاطر زیاد در جنت رودبار توقف نکردم و به مسیر ادامه دادم

بعد از جنت رودبار با پشت سرگذاشتن روستاهای ایزکی و اکراسر و جنگل های پراکنده وارد یکی از زیباترین جنگلهای خطه شمال به نام جنگل دالخانی شدم. تقریبا بعد از دوراهی گرسماسر جنگل های انبوه و زیبای دالخانی شروع میشوند.




این جاده در تونلی از درختان زیبا ارتفاع کم می کند . در اواسط جنگل دالخانی گاهی مه فضای جنگل را می پوشاند و زیبایی خاصی به مسیر میداد. هر چند کیلومتر توقف میکردم توقف میکردم و از زیبایی های طبیعت جنگل لذت میبردم. 





با نزدیک شدن به شمال نم نم باران شروع به بارش کرد. با پوشیدن بارانی با سرعت کم به مسیرم ادامه دادم. هر چه به رامسر نزدیک میشدم با توجه به تعطیلات جاده شلوغ تر می شد و بعضی از مسافران در این هوای لطیف و پاک در حال کشیدن قلیان بودند! 








جنگلهای انبوه دالخانی تا نزدیکی روستای پیازکش ادامه دارد و با رسیدن به روستای پیاز کش منظره زیبای آبی دریا از دل جنگلهای روی کوه مشخص میشود.


منظره رو به دریا از روستای پیازکش


بالاخره در ساعت 3 بعد از ظهر به رامسر رسیدم. بدلیل تعطیلات رامسر فوق العاده شلوغ بود. به همین خاطر زودتر بلیط برگشت تهیه کردم و به قزوین برگشتم.





۱۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۸
حسن

سلام دوستان

 در این پست قصد دارم به منطقه الموت و راههای آفرودی که قزوین را از این منطقه زیبای کوهستانی به شمال کشور متصل میکند، بپردازم.دره وسیع الموت منطقه ای کوهستانی در شمال شهر قزوین شامل دو بخش الموت غربی و شرقی است . منطقه الموت غربی و شرقی جاده های مختلفی دارند که برای برنامه های آفرود هر کدام زیبایی های خاص خودشون را دارند. بدلیل کوهستانی بودن این منطقه و طبیعت زیبایش یکی از بهترین مکانها برای دوست داران مسیرهای آفرود بخصوص دوچرخه سواران کوهستان است. دیاری که علی رغم سختی هایش در سربالایی ها ولی با طبیعت بکر و مناظر زیبایش و قله های مرتفع اش دوستدارن طبیعت را در فصول مختلف به این منطقه فرا میخواند. در این نوشته سعی کردم با کمک عکسها و فایل های نرم افزار Google Earth و نوشته های سایر دوستان و منابع دیگر و اطلاعاتی که خودم بدست آوردم مسیرها را برای شما معرفی کنم.

 هدف اصلی من از این نوشته طولانی برای دوچرخه سواران کوهستان است ولی احتمالا نوشته های من درباره نوع مسیر بدرد موتور سواران و ماشین سواران آفرود نیز بخورد. زمانبندی هایی که من بطور تقریبی در طول این متن میاورم برای دوچرخه سواری کوهستان است البته در دوچرخه سواری کوهستان هم بسته به آمادگی جسمانی افراد گروه، شرایط جوی، حمل بار توسط دوچرخه سوار (شامل کیسه خواب، چادر و ...) و داشتن ماشین پشتیبان زمابندی اجرای برنامه متفاوت خواهد بود. ضمن این نکته هم ضروی است که دوچرخه سوارانی که قصد رکاب زدن در این مسیرها را دارند باید از آمادگی جسمی نسبتا خوبی برای دوچرخه سواری کوهستان برخوردار باشند. در این مسیرها بسته به نوع برنامه باید روزانه حداقل 5 تا 6 ساعت در مسیر کوهستانی رکاب زد که با احتساب زمان های استراحت این مدت 6،5 ساعته برای اجرای برنامه متفاوت خواهد بود. و در اکثر مسیرها با فرض رکاب زدن تمام مسیر حدودا باید نزدیک به 800 تا 1500 متر اختلاف ارتفاع را بصورت سربالایی (اغلبا آفرود) رکاب زد. پس از قبل، آمادگی های لازم برای اجرای این نوع برنامه را کسب کنید تا در اواسط برنامه دچار مشکل نشوید و یا اینکه ماشین پشتیبان شما را همراهی کند که میتواند هم حمل بارها را به عهده بگیرد و هم در صورت نیاز همرکابانی که توان ادامه مسیر را ندارند را سوار کند.

 مسیرهای دسترسی از قزوین به منطقه شمال در کل 3 مسیر اصلی هستند:

1- قزوین - الموت (معلم کلایه) - سه هزار - تنکابن

2- قزوین - الموت (رازمیان ) - اشکور - (رحیم آباد - رودسر ) یا (جنت رودبار - رامسر)

3- قزوین - الولک - الموت - کلیشم - (دیلمان - سیاهکل - لاهیجان) یا (خصیل دشت - املش)

 مسیر شماره 2 و 3 را میتوان بعد از منطقه الموت در دو مسیر متفاوت به سمت شمال ادامه داد


دانلود فایل Google Earth تمام مسیرها در قالب یک فایل

برای دانلود جداگانه فایل هر کدام از مسیرها به ادامه مطلب بروید


در ادامه مطلب این مسیرها را توصیف خواهیم کرد

 مسیر قرمز قزوین به تنکابن - مسیر سبز قزوین به رودسر (صورتی به رامسر) -مسیر آبی قزوین به لاهیجان (نارنجی به املش)

۶۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۳ ، ۱۹:۲۷
حسن
باز هم دوباره قسمت شد با دوچرخه بریم شمال اونم مسیری که سه سال پیش برای اولین بار از اون مسیر رفتیم شمال. البته پارسال هم در مسیر الموت به جنت رودبار رامسر قسمتی از این مسیر رو رکاب زده بودم ولی مسیر دره اشکور و جنت رودبار در اولین روستای بعد از گردنه (سپارده) از هم جدا میشوند.
 
روز اول
دوشنبه 5 خرداد 93


مسیر : قزوین – باراجین – زرشک – گردنه گدوک – بهرام آباد – رازمیان – هیر – ویار

مسیرمون رو از جاده باراجین به سمت گردنه گدوک شروع کردیم این مسیر تماما سربالا است که بعضی جاهاش شیبش تند میشه ولی قابل رکاب زدنه. این بار بدلایلی نتونستیم صبح زود استارت برنامه رو بزنیم و تا از قزوین خارج بشیم ساعت 9 صبح شد و سربالایی های مسیر رو زیر آفتاب رکاب زدیم (دانشگاه تا گردنه 20 کیلومتر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
مسیر باراجین به زرشک




گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
در راه گردنه گدوک


بعد از گردنه به سمت دره الموت سرازیر شدیم و از مناظر زیبا و سرپایینی های تند لذت میبردیم. سرپایینی ها در روستای بهرام آباد تمام شد و به سمت شهر رازمیان رکاب زدیم (گردنه تا رازمیان 30 کیلومتر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
مناظر دره الموت (غربی) بعد از گردنه



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
کوههای پر از برف مابین منطقه الموت و مازندران


گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
روستای کامان


ناهار رو در رازمیان خوردیم و کمی استراحت کردیم و بعد ازظهر به سمت روستاهای هیر و ویار حرکت کردیم مسیر رازمیان به هیرسربالایی هایی با شیب مثبت زیادی داره بخصوص در چند کیلومتر اول مسیر که واقعا رکاب زدنش خیلی سخته !



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
سربالایی های ابتدای جاده هیر


نزدیک روستای هیر استخوانهای یه خر بدبخت رو دیدیم که گوشتهاش به طور کامل، احتمالا توسط حیوانات گوشت خوار خورده شده بود!! و از اونجایی هم که نزدیک غروب بود و من هم یاد حرفهای پارسال محیط بان الموتی که در مسیر دیده بودمش افتادم که میگفت: این منطقه پلنگ داره و تا الان چند بار به دام های روستایی ها حمله کردن و منطقه الموت بخصوص ارتفاعاتش هم که خرس زیاد داره! ما هم ترسیدیم و زود گازش رو گرفتیم تا به روستای مقصد امشبمون که آخرین روستای استان قزوین در این مسیر یعنی ویار برسیم.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

دم غروب بود که به روستای ویار رسیدیم و شب رو در امامزاده روستا گذروندیم. امامزاده رختخواب و دستشویی و چشمه آب داره. با توجه به کوهستانی بودن روستای ویار شب هوا خیلی سرد شده بود بطوری که هر کدوممون دو تا پتو روی خودمون انداخته بودیم!! (رازمیان تا ویار 17 کیلومتر)

روز دوم
سه شنبه 6 خرداد 93

مسیر : ویار – شنگل رود - کلیج دره – گردنه گونه کوه – سپارده - لوشکان

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
امامزاده روستای ویار


این بار هم اشتباه کردیم! و دیر از خواب بلند شدیم و تا وسایلمون رو جمع کنیم و صبحانه بخوریم ساعت 9 صبح شد و از اینجا به بعد سربالایی های آفرود و خاکی مابین استان قزوین و استان مازندران وگیلان رو پیش رومون داشتیم و باید تا گردنه 2800 متری رکاب میزدیم. مسیر بعد روستای ویار با سربالایی های تند و خاکی شروع میشه. و در دل کوه پیچ میخوره و ارتفاع میگیره.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
یکی از گوسفند سراهای مسیر ویار به گردنه گونه کوه


گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
در مسیر گردنه گونه کوه



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
بوته های ریواس



در میانه راه گردنه به منطقه ای برخوردیم که پر از بوته های ریواس بود. ما هم یک ساعتی اونجا استراحت کردیم و دلی از عزا در آوردیم و تا میتونیستیم ریواس خوردیم. البته تو این فصل ریواس ها اکثرشون آبدار نیستن ولی تو اون منطقه هنوز ریواسهای خوبی پیدا میشد.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
ریواس



بعد از ریواس خوران! به سمت گردنه حرکت کردیم و بعد گردنه دیگه از استان قزوین خارج شدیم وارد استان مازندارن شدیم (ویار تا گردنه گونه کوه 16 کیلومتر)


گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
بعد از گردنه گونه کوه


با رسیدن به گردنه مسیر سرپایینی و خاکی شروع شد. بعد از حدود 35 کیلومتر رکاب زدن سربالایی های سخت از رازمیان تا گردنه گونه کوه، این سرپایینی ها واقعا لذت بخش بود بخصوص که هوای این مناطق واقعا خنک و مطبوعه و مناظر هم فوق العاده اند.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
یکی از تکه برفهای کنار مسیر



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
مسیر سرازیر شدن به روستای سپارده



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

حدود 10 کیلومتر سرپایینی رو طی کردیم تا به روستای سپارده از توابع شهرستان رامسر استان مازندارن رسیدیم و ناهار رو در این روستا خوردیم و کمی استراحت کردیم. وقتی تو این روستا بودیم هوا ابری شد و نم نم بارون شروع شد.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
یکی از روستاهای دره اشکور


گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)


بعد قطع شدن باران به سمت استان گیلان حرکت کردیم و به اولین روستای استان گیلان در این مسیر به نام لوشکان رسیدیم و دوباره بارش باران شروع شد و ما هم مجبور شدیم شب رو در این روستا بمونیم و در کنار قهوه خانه روستا اتاقی کرایه کردیم که زیاد مناسب نبود ولی بهتر از برپا کردن چادر و کیسه خواب تو اون بارون و هوای سرد بود. شب هم با سرد شدن هوا بخاری هیزمی رو روشن کردیم که اولش دود عجیبی کرد بعدش هر چی جک و جانور بود از سوراخهای دیوار سرازیر شدن بیرون!!

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
روستای لشکان



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

بعد خوردن شام به خواب رفتیم. (گردنه کونه کوه تا لوشکان 18 کیومتر)

روز سوم
چهارشنبه 7 خرداد

مسیر: لوشکان – درگاه – بارگاه دشت – سی پل – گرمابدشت – سفید آب – رحیم آباد - رودسر

باران شب قبل واقعا هوا رو مطبوع کرده بود . بعد خوردن صبحانه به باغهایی روستای لوشکان رفتیم و کمی گشت و گذار کردیم. بیشتر محصول روستای لوشکان و در کل روستاهای منطقه اشکورات فندق و گردو و گل گاو زبانه ولی امسال بدلیل بارش برف در بهار تمام فندق ها و گردو ها سوخته اند و فقط محلی ها میتونن روی محصول گل گاو زبان تکیه کنند.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
اتاقی که در لوشکان کرایه کردیم

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
درختهای فندق روستای لوشکان



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

بعد از تحویل اتاق به مسیرمون بسمت شمال دره اشکور ادامه دادیم و در مسیر اکثرا سرپایینی از مناطق ییلاقی و نیمه جنگی عبور میکردیم و از مناظر زیبای لذت میبردیم.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)


در جاده از دو تا تونل هم عبور کردیم که با اسکورت یکی از ماشین های عبوری از یکی از تونل ها که طولانی بود عبور کردیم. بعد تونل به روستای گرمابدشت رسیدیم از اینجا به بعد پوشش جنگلی انبوه تر شد. (لوشکان تا گرمابدشت 30 کیلومتر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
تونل گرمابدشت



گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)


باز هم مثل روز قبل هوا ابری شد و در ورودی روستای سجیران باران شدید شد. ما هم یه سرپناه گیر آوردیم و از بارون شدید در امان ماندیم باران رگباری شدید حدود یک ساعت بارید و نیم ساعت هم صبر کردیم تا آسفالت مقداری خشک بشه و بعد ادامه مسیر بدهیم.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
بارش باران شدید




گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
پس از باران




گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
یکی از ماشینهای قدیمی که در مسیر دیدیم




گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)



از منطقه سفید آب کم کم از جنگل خارج شدیم و مسیر کفی شد و دیگه شالیزارهای برنج در کنار جاده دیده میشدند و هوا هم رو به گرمی رفت.

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)



بعد عبور از شهر رحیم آباد به رودسر رسیدیم و با تهیه بلیط برای روز آینده یک شب در روسر ماندیم و بعد از رفتن به ساحل دوچرخه ها را در اتوبوس گذاشتیم و به قزوین برگشتیم (گرمابدشت تا رودسر 32 کیلومتر)


گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر) 
ساحل رودسر





گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)


این هم مسیری که در 3 روز طی کردیم
و فایل گوگل ارث مسیر

گزارش دوچرخه  سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)




ممنون از این که وقت گذاشتید و گزارش رو رو خوندید

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۳ ، ۰۹:۱۶
حسن
بازهم قسمت شد برای چندمین بار از آفرود ها منطقه الموت به شمال برم و یه مسیر جدید رو تجربه کنم.
گزارشش رو میتونید در پایین بخونید. البته نوشته های من یه گزارشی از سفر و نوع مسیر هست و به خاطرات سفر نپرداختم. 
سعی کردم حجم عکسها رو تا جایی که امکان داره کم کنم ولی تعداد عکسها زیاده. احتمال داره بعضی هاش لود نشه یا خیلی طول بکشه


روز اول: 1 تیر 92

صبح زود ساعت 5 صبح در هوای خنک اول صبح به راه افتادیم. درحالیکه باد شدیدی می وزید از کنار دانشگاه آزاد قزوین به سمت جاده باراجین حرکت کردیم. باد از مقابل طوری می وزید که رکاب زدن رو برای ما خیلی مشکل کرده بود. نرسیده به روستای زرشک برای صبحانه کمی توقف کردیم به امید اینکه مقداری از شدت باد کم بشه ولی فایده ای نداشت و باد همچنان با قدرت می وزید. بالاخره به هر زحمتی بود با عبور از روستای زرشک خودمون رو به گردنه گدوک (بهرام آباد) رساندیم (قزوین تا گردنه گدوک 25 کیلومتر).
خدا رو شکر بعد گردنه از باد خبری نبود. در مسیر سرازیری به سمت دره الموت سرازیر شدیم و از کنار روستاهای کامان، فلار و بهرام آباد عبور کردیم تا اینکه به رودخانه شاهرود و بعد از آن در ساعت 10 به شهر رازمیان رسیدیم. ( گردنه گدوک تا رازمیان 35 کیلومتر). 


شهرک رازمیان


از رازمیان تا روستای بعدی یعنی هیر سربالایی های خیلی تندی رو باید رکاب میزدیم ولی هوای خنک و نیمه ابری رکاب زدن رو لذت بخش کرده بود و مشکلی نداشتیم. 
با رسیدن به روستای هیر کم کم هوا آفتابی شد و عرق ما هم تو سربالایی ها در اومد. بالاخره ساعت 12 به روستای هیر رسیدیم بعد از چند دقیقه استراحت در وروردی روستا به سمت آخرین روستای استان قزوین در این مسیر یعنی روستای ویار حرکت کردیم. (رازمیان تا ویار 16 کیلومتر)



دره منتهی به روستای هیر







روستاهای فرعی در مسیر هیر





باغهای روستای هیر





روستای هیر



از روستای ویار به بعد مسیر خاکی شد و سربالایی ها هم تیزتر ولی ما به شوق رسیدن به گردنه آخر روز اول، مسیر رو با تمام قوا رکاب میزدیم.



رودخانه نینه رود



بعد از روستای هیر مسیر خیلی کم تردد بود و شاید هر نیم ساعت یه ماشین نیسان عبور میکرد که اون هم بیش تر برای حمل و نقل لبنیات گله هایی بودن که تو کوه و کمر گوسفندان رو برای چرا میبردن. در مسیر از منطقه ای به نام کلیج دره عبور کردیم که پر از بوته های ریواس بود ولی ما یه کم دیر رسیده بودیم اونجا ! اکثر ریواسهای کنار جاده رو محلی ها کنده بودن و معدود ریواسهای باقی مانده هم مثل چوب خشک شده بودن و قابل خوردن نبودن. در حسرت خوردن یک ریواس تر و تازه به مسیر ادامه دادیم تا بالاخره بعد از عبور از سربالایی های نفس گیر که همش طبق 1 و خودرو 1 یا حداکثر 3 می طلبید، به گردنه گونه کوه (Ga`va`ne kuh) رسیدیم. گردنه گونه کوه در واقع نقطه صفر مرزی استان قزوین با استانهای مازندران و گیلان در این مسیر محسوب میشه! ( ویار تا گردنه 18 کیلومتر)



در مسیر گردنه




کلیج دره (از این جاده خاکی عبور کردیم تا به گردنه برسیم)



بعد عبور از گردنه به چیزی که انتظارش رو میکشیدیم، رسیدیم. اون هم چیزی نبود جز ابرهای زیر پاهامون ! چون طبق اطلاعات هواشناسی هوای شمال بارونی بود و هوای قزوین آفتابی. پس، پیش بینی مون برای دیدن منظره زیبای ابرها درست بود. 



منظره بعد از گردنه







دره اشکور غرق در مه








بعد از چند دقیقه استراحت به سمت پایین سرازیر شدیم تا به اولین روستای استان مازندارن در دره اشکورات برسیم. همین طور که ما با جاده در دل کوه پایین میرفتیم، کم کم وارد ابر و مه میشدیم و قطرات ریز مه به صورتمون برخورد میکرد و از اونجایی که مسیر بعد از گردنه تماما سرپایینی بود و ما رکاب نمی زدیم. سرما رو تو بدمون احساس میکردیم تا جایی که دیگه قابل تحمل نبود و مجبور شدیم لباسهای گرم رو از کوله بیرون بیاریم و بپوشیم.






بالاخره بعد از طی سرپایینی در ساعت 7:30 عصر به روستای سپارده رسیدیم. وقتی به سپارده وارد شدیم مثل سفر 2 سال پیشم به این روستا، محل غرق در مه بود به قهوه خانه روستا رفتیم و بالکن قهوه خانه برای یک شب به مبلغ ده هزار تومن اجاره کردیم و بعد خوردن شام مفصل به خواب رفتیم. (گردنه گونه کوه تا سپارده 12 کیلومتر).


برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 600 در800 پیکسل .

ورودی روستای سپارده


روز اول : قزوین – باراجین – زرشک – کامان – فلار – بهرام آباد – رازمیان – هیر – ویار – کلیج دره – گردنه گونه کوه – سپارده


مسافت : 105 کیلومتر

روز دوم:2 تیر 92


صبح روز دوم سفر ساعت 6 صبح از خواب بلند شدیم و بعد از خوردن صبحانه و بستن بارها بر پشت دوچرخه ها در هوای نسبتا مه آلود روستای سپارده رو ترک کردیم. روستای سپارده مرز استان قزوین و مازندارن و گیلان است. از سپارده به سمت غرب جز استان گیلان و از سپارده به سمت شرق جزو استان مازندران محسوب میشه. 


ابتدای سربالایی ها بعد از تمل


ما در مسیر شرق شروع به رکاب زدن به سمت روستای تمل (tomol) کردیم و در جاده از روستاهای یازن و نارنه نیز عبور کردیم .در سفر 2 سال قبلم تا روستای تمل رو رکاب زده بودیم و بعد از اون به سمت دره اشکور رفتیم ولی اینبار قصد داشتیم بعد از روستای تمل وارد یک مسیر فرعی دیگر بشیم و با عبور از گردنه بزابن به سمت ییلاقات منطقه جنت رودبار بریم. (سپارده تا تمل 10 کیلومتر)





نرسیده به روستای تمل وارد مسیر فرعی به سمت جنت رودبار شدیم . در مسیر تمل به جنت رودبار تا اولین روستا دریکی از فرعی های مسیر حدود 25 کیلومتر (لگا) و تا اولین روستای کنار جاده حدود 36 کیلومتر(پلهم جان) رو باید رکاب زد و در این بین خبری از روستا و آبادی نیست. این جاده رو برای دسترسی محلی ها به ییلاقات کشیدن و ماشین سواری در این جاده عبور و مرور نداره. مسیر با سربالایی هایی فوق العاده تندی شروع میشد ولی بعد از 4 کیلومتر سربالایی ها ملایم شد و در کمره کوه مسیر رو رکاب زدیم.









روستای سپارده که شب قبل اونجا بودیم. هر چی بالاتر میرفتیم روستای سپارده در دید ما کوچک تر میشد!!


در کنار جاده گاوهای زیادی رها شده بودن و بعضی هاشون وسط جاده نشسته بودن که با نزدیک شدن ما فرار میکردن و البته در کنار مسیر کندوهای زنبور عسل هم زیاد بود اما اینبار ما از زنبور ها فرار میکردیم!! تا مبادا با نیش ما رو مورد عنایت قرار بدن.


جاده کم کم ارتفاع میگرفت و رکاب زدن در مسیر زیاد مشکل نبود تا اینکه در نزدیکی گردنه اول(بزابن) چند کیلومتری شیب مسیر تند شد و دوباره شیب جاده ملایم شد. بعد از گردنه اول به منطقه زاروت (زورود) رسیدیم در این منطقه در هر چند کیلومتر یک گوسفند سرا وجود داشت که چوپانها در فصلهای گرم سال گوسفندهاشون رو برای چرا به این منطقه میارن. 





در یکی از گوسفند سراهای کنار جاده توقف کردیم تا کمی لبنیات تازه بخریم و برای میان وعده بخوریم. به گوسفند سرا رفتیم و درخواست لبنیات تازه برای خریدن کردیم. وقتی ما رو دیدن به داخل دعوتمون کردن ما هم با کمال میل قبول کردیم . از ما با ماست و شیر تازه پذیرایی کردن. وقتی اولین لقمه نون و ماست رو خوردم برق از کله ام پرید!! ماستش به حدی خوشمزه بود که من در عمرم همچنین ماستی نخورده بودم! ماست رو از شیر تازه گوسفندهایی زده بودن که همه خوراکش گلها و سبزه های تازه بود. به همین خاطر عطر و طعم فوق العاده ای داشت. و بعد از خوردن نون و ماست، شیری که تازه از گوسفندها دوشیده بودن و جوشنده بودن رو خوردیم و بعد یک ساعت استراحت در گوسفند سرای زارود با بدرقه چوپانها که پول ماست رو هم از ما نگرفتن به مسیر ادامه دادیم تا گردنه آخر مسیر رو فتح کنیم.






گوسفند سرای زاروت



سفید کوه


حدود 6 کیلومتر مسیر کمره کوه رو رکاب زدیم تا بالاخره به گردنه آخر مسیر به نام لاکتراشان با 3100 متر ارتفاع از سطح دریا رسیدیم و دوباره با همون منظره ای که روز قبل باهاش روبرو شده بودیم، رسیدیم. بازهم ما از ابرها بالا زده بودیم! (تمل تا گردنه لاکتراشان 20 کیلومتر)



بعد از گردنه لاکتراشان



تکه برفی در کنار مسیر




سرازیر شدن بعد از گردنه



چند کیلومتر از گردنه به سمت پایین سرازیر شدیم تا به اولین فرعی رسیدیم که به روستای لگا منتهی میشد. روستای لگا آخرین روستاییه که تو این مسیر برق داره این رو از روی تیرهای برق میشه متوجه شد.



در حال کم کردن ارتفاع از مناظر زیبای اطرافمون هم لذت میبردیم 






دریای ابر







تا اینکه بالاخره وارد مه شدیم و تنها چیزی که میدیدم مه بود و زیبایی ها جنگل در پشت مه پنهان شده بود. در مسیر که پایین میرفتیم از کنار فرعی روستاهای مختلفی رد میشدیم از جمله: آغوزکی، ازبین چال ، پلهم جان، آرمو، چورته، میشاورک و ... 












جاده بعد از روستای آرمو آسفالته شد تا ما بالاخره بعد از حدود 60،70 کیلومتر مسیر خاکی و آفرود آسفالت رو دیدیم.
سرانجام به دهستان جنت رودبار رسیدیم و به یکی از قهوه خانه های روستا رفتیم و یه اتاق اجاره کردیم به قیمت 25 هزار تومان و بعد ازکمی گشت و گذار در روستا و خوردن شام به خواب رفتیم تا برای روز آخر سفر که شامل سرپایینی های توپ و جنگل دالخانی بود و دلمون رو براشون صابون زده بودیم آماده بشیم. (گردنه لاکتراشان تا جنت رودبار 35 کیلومتر)



اتاقی که در جنت رودبار کرایه کردیم




دهستان جنت رودبار


مسیر: سپارده – یازن – نارنه – تمل – گردنه بزابن – زارود – سرگل چال – آغوزکی – پلهم جان – آرمو – چورته – جنت رودبار

مسافت طی شده: 65 کیلومتر
روز سوم: 3 تیر (نیمه شعبان)


همیشه روزهای سوم سفر من به شمال از مسیر کوهستان ترکیبی از سرپایینی، مه، جنگل و دریا بوده که این ترکیب واقعا لذت بخشه و این لذت بخش تر میشه وقتی بخوای از جنگل دالخانی عبور کنی و آخرش هم به رامسر برسی. به همین خاطر روز سوم سفر برامون ویژه بود. به همین خاطر صبح زود از خواب بلند شدیم و حسابی تو روستا و کوچه باغهاش گردش کردیم و دوچرخه ها رو زین کردیم و جنت رودبار رو به مقصد رامسر ترک کردیم.


منظره جاده از روی بالکن قهوه حانه



برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 600 در800 پیکسل .

کوچه باغهای جنت رودبار







حنت رودبار




این بار هم با همون چیزهایی که انتظارشون رو میکشیدیم، روبرو شدیم. حیف که تنها ثبت کننده عکسهای ما یه دوربین موبایل بود اگه یه دوربین عکاسی داشتم خیلی بهتر میتونستم زیبایی ها رو به تصویر بکشم .زیبایی های مسیر واقعا با اون چیزی که تو عکس دیده میشه قابل مقایسه نیست. نشستن مه و رطوبت روی لنز دوربین موبایل خیلی از عکسهام رو خراب کرد. این رو وقتی متوجه شدم که عکسها رو به کامپیوتر منتقل کردم و در واقع خیلی از مناظر زیبایی رو که ثبت کرده بودم، تار ثبت شده بود.


همون طور که سرپایینی ها رو پایین میرفتیم با مناظر زیبا و فوق العاده ای روبرو میشدیم و از کنار روستاهای مختلفی عبور میکردیم مثل: اکراسر، ایزکی، لترنسا، گالش محله و ... . 
و هر چند کیلومتر برای لذت بردن از مناظر مسیر توقف میکردیم.


شروع جنگل دالخانی






جنکل در مه




در محاصره ابرها






برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 600 در800 پیکسل .

جاده رویایی









برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 600 در800 پیکسل .

جاده کوهستانی و جنگل تقریبا تا نزدیک دریا ادامه داشت. و ما از روی کوهها دریا رو میدیدیم. چون رامسر از معدود جاهاییه که در شمال کشور دریا و کوه و جنگل به هم میرسن و به همین خاطر این منطقه زیبایی خاصی داره.

برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 600 در800 پیکسل .



تقریبا بعد گالش محله از جنگل خارج شدیم و از طریق سادات محله و کتالم به شهر زیبای رامسر رسیدیم و به ساحل دریا رفتیم و اولین ناهار حسابی رو در کنار ساحل دریا به بدن زدیم. و بعد از ظهر هم به روستای سفید تمشک رامسر رفتیم و در این روستا گشتی زدیم


مسیر روستای سفید تمشک به سمت تله کابین رامسر


برای شب مانی به کنار ساحل دریا رفتیم و یک پلاژ کرایه کردیم به مبلغ 15 هزار تومان. شب برای اولین بار یه بارون حسابی آمد و خدا رو شکر ما دیگه تو مسیر نبودیم. 
(جنت رودبار به رامسر 65 کیلومتر)


هتل قدیم رامسر


بلوار کازینو(رامسر)


برای نمایش در سایز اصلی بر روی نوشته کلیک کنید ، مشخصات تصویر هست 800 در699 پیکسل .



مسیر: جنت رودبار - اکراسر - ایزکی - گالش محله - سادات محله و کتالم - رامسر

مسافت: 65 کیلومتر

فایل گوگل ارث مسیر

http://s1.picofile.com/file/7830609993/Qazvin_Alamut_Janatrudbar_Ramsar.kmz.html

روز چهارم سفر هم بعد از گشت و گذار در شهر رامسر با اتوبوس به قزوین برگشتیم و سفر رو به پایان رسوندیم خدا رو شکر میکنم که این نیرو رو به من داد که برای پنجمین بار تونستم با دوچرخه از درب خانه تا ساحل دریای خزر رو رکاب بزنم.
در آخر ممنون که گزارش سفر رو خوندید ببخشید که نمیتونم مثل بعضی دوستان خوب و جذاب بنویسم. اگر خسته کننده بود ببخشید

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۲ ، ۲۱:۲۸
حسن
برای دسترسی به شمال از طریق منطقه الموت چند مسیر آفرود وجود دارد که من در اینجا چند تا از این مسیر ها را که خودم موفق شدم رکاب بزنم برای شما ذکر می کنم. اسم های با رنگ آبی در منطقه الموت و سبز در خطه شمال

1- قزوین - کورانه - شینقر - رزجرد - قسطین لار - رجایی دشت - دیکین - معلم کلایه - شهرک - زوارک - گرمارود - پیچه بن - گردنه سلمبار - سلج انبار - مران -یوج- قاضی محله - سه هزار- آشت محله - یان دشت - خرم آباد - تنکابن
گزارش مسیر شماره یک رو میتونید تو لینک زیر بخونید که البته قسمت اول (قزوین - الموت - تنکابن) این سفرنامه مربوط به این مسیر است

http://cyclist.blog.ir/1391/06/30

فایل گوگل ارث مسیر
http://s5.picofile.com/file/8128427526/alamut_3hezar_tonekabon.kmz.html

----------------------------------------------------------------------------------------

2- قزوین - صدا و سیما - اسماعیل آباد - نیاق - الولک - کماسر - کاکوهستان (یا دستجرد) - پل انبوه (کرپی) - انبوه - کلیشم - علی وا - عین الشیخ - بابا ولی - دیلمان - اسپیلی - لاریخانی - لونک - توتکی - سیاهکل
گزارش این مسیر را در لینک زیر بخوانید
http://cyclist.blog.ir/1391/06/14

فایل گوگل ارث مسیر
http://s5.picofile.com/file/8128427300/Qazvin_anbuh_deylaman0.kmz.html

* مسیر شماره ۲ را می توان بعد از روستای کلیشم (استان گیلان) می توان در مسیر دیگری ادامه داد (کلیشم - ترار - جلیسه - چمچال - ملامحله - پیرکوه - بنه زمین - پل آزادگان - ملکوت - امام - چشمه لوزان - چاک دشت - خصیب دشت - سه راهی شیلیشه - هالی دشت – آغوزچال – بلوردکان - املش)

گزارش این مسیر را در لینک زیر بخوانید

http://cyclist.blog.ir/1392/05/26

فایل گوگل ارث مسیر
http://s2.picofile.com/file/7896798488/Qazvin_Amlash.kmz.html

----------------------------------------------------------------------------------------


3- قزوین - باراجین- زرشک - گردنه گدوک - فلار - بهرام آباد - رازمیان - هیر - ویار - گردنه گونه کوه - سپارده - لشکان- سی پل - گرمابدشت - رحیم آباد - رودسر

فایل گوگل ارث مسیر
http://s5.picofile.com/file/8125012518/Qazvin_Alamut_Eshkevar_Rudsar.kmz.html

* مسیر شماره 3 را می توان بعد از روستای سپارده استان مازندران در همین استان ادامه داد (سپارده - یازن - تمل - گردنه بزابن - آرمو - جنت رودبار - پیاز کش- گالش محله - چالکرود - رامسر)

این هم گزارش مسیر قزوین - الموت - جنت رودبار - رامسر

http://cyclist.blog.ir/1392/04/14

فایل گوگل ارث مسیر
http://s1.picofile.com/file/7830609993/Qazvin_Alamut_Janatrudbar_Ramsar.kmz.html


برای اطلاعات کامل و بیشتر در مورد مسیرها لینک زیر را مشاهده کنید
http://cyclist.blog.ir/post/13


لازم به ذکر است که تمام این مسیرها آفرود و سخت هستند و دوستانی که قصد رکاب زدن در این مسیرها را دارند حتما آمادگی خوبی داشته باشند تا در مسیر دچار مشکل نشوند. همچنین در زمانبندی برنامه و انتخاب همرکاب دقت کنید تا در اواسط راه دچار مشکل نشوید
یکی از دوستان همرکاب در این سفر بدلیل اینکه آمادگی چنین سفر سنگینی را با دوچرخه نداشت، در روز دوم انرژی بدنش کاملا تخلیه شده بود و نیاز به استراحت های زیاد در بین مسیر پیدا میکرد. که خدا رو شکر توانست خودش را به گردنه آخر برساند و از گردنه به بعد در روز دوم تماما سرازیری در مقابل داشتیم و مشکلی برایش پیش نیامد.

این مسیرها را هم میتوان از قزوین شروع به رکاب زدن کرد و یا بسته به توانایی گروه میتوان با وسیله نقلیه یک قسمتی از مسیر را رفت و بعد از آن ادامه مسیر را با دوچرخه رکاب زد.

من به همراه دو تن از دوستانم مسیر شماره 3 را انتخاب کردیم. این هم گزارش سفر:

مسیر: قزوین- زرشک- راهدارخانه گدوک - بهرام آباد – رازمیان – هیر – ویار – سپارده – یازن – نارنه – تمل – گیری – کاکرود – گرمابدشت -رحیم آباد - رودسر
مسافت طی شده :۱۸۰ کیلومتر(85 درصد مسیر آسفالته و15 درصد خاکی از ویار تا سپارده)


روز اول:

شروع حرکت ساعت 6 صبح از قزوین، با توجه وزش باد شدید که از شمال به جنوب می وزید و تا راهدارخانه گدوک ما رو خیلی اذیت کرد.توانستیم ساعت 11 صبح خودمان را به شهر رازمیان برسانیم. از قزوین تا راهدارخانه گدوک حدود 22 کیلومتر رکاب زدیم که 4 کیلومترش سربالایی با شیب نسبتا تند است و باقی آن سربالایی با شیب ملایمه. از راهدارخانه گدوک تا بهرام آباد حدود 33 کیلومتر مسیر سرپایینی که اصلا نیازی به رکاب زدن نیست، به غیر از 2 کیلومتر که سربالا میشه. بدون رکاب زدن سرعتی در حدود 40 تا 50 کیلومتر داشتیم. قبل از رسیدن به رازمیان لاستیک عقب من پنچر شد.تصمیم گرفتیم ناهار را در رازمیان بخوریم پس از استراحت و رفع پنچری ساعت 4:30به سمت هیر حرکت کردیم. قسمت سخت سفر از این تکه شروع شد. از رازمیان تا هیر حدود 13 کیلومتر رو رکاب زدیم که نصف بیشتر مسیر سربالایی با شیب تند است که مجبورا بعضی از جاها از خستگی شدید از دوچرخه پیاده می شدیم و پیاده به راه ادامه می دادیم البته اگر کوله پشتی نداشتیم ، می توانستیم راحت تر رکاب بزنیم. بالاخره بعد از 2 ساعت به روستای هیر رسیدیم و شب را در این روستا در خانه یکی از اهالی استراحت کردیم.
روز دوم:

ساعت 7 صبح از هیر به سمت روستای ویار آخرین روستای استان قزوین در یک مسیر سربالایی با شیب ملایم حرکت کردیم. بعد از 3 کیلومتر رکاب زدن از میان روستای ویار گذشتیم و پس از عبور از روی پل رودخانه نینه رود، وارد جاده خاکی به سمت سپارده شدیم. از ویار تا سپارده حدود 20 کیلومتر جاده خاکی با سربالایی های خیلی تنده که سخت ترین قسمت مسیره و حدود 10 کیلومترهم سرپایینیه.جاده خیلی خلوت بود هر نیم ساعت شاید یک ماشین از کنارمون عبور می کرد. در این 30 کیلومتر از روستا هیچ خبری نیست . البته یک روستای فوق العاده کوچک به نام شنگل رود با چند تا خانه در یکی از فرعی های جاده هست که فکر می کنم سکنه ای نداره. در وسط راه جاده سپارده، ذخیره آب ما تموم شد که تونستیم از ماشین های عبوری 2 تا شیشه آب بگیرم ولی با توجه به گرمای هوا و سختی مسیر باز هم آب تمام شد که خدا رو شکر به یک چشمه رسیدیم و ناهار رو هم در کنار چشمه که آلونک کنارش بود و فکر کنم محل نگهداری گوسفندان چوپانان بود خوردیم. که در زمان استراحت ما هیچ کسی اطراف آلونک نبود. بعد از خوردن ناهار به راهمان ادامه دادیم .پس از عبور از گردنه آخر به سمت روستای سپارده سرازیر شدیم و پس از طی حدود 10 کیلومترمسیر سرپایینی خاکی ساعت 3:30 به روستای زیبای سپارده در استان مازندران رسیدیم. از 6 کیلومتر قبل از روستا مه تقریبا غلیظی جاده را فراگرفته بود که تا خود روستا این مه وجود داشت. روستای سپارده، روستایی کوهستانی با آب و هوای خنک و فوق العاده است. در مدتی که ما در این روستا بودیم همش داخل مه بودیم. پس از استراحت در این روستا به سمت روستای لشگان استان گیلان حرکت کردیم ولی پس از طی 6 کیلومتر به مسیر بسته خوردیم که به دلیل ریزش کوه و قسمتی از جاده، مسیر مسدود شده بود و به هیچ عنوان امکان عبور با دوچرخه وجود نداشت و در صورت یک لغزش به دره با حداقل 100 متر ارتفاع سقوط میکردیم. البته اهالی با ما گفته بودن که مسیر بسته است ولی با توجه به این که مسیر ما حدود 25 کیلومتر دور می شد از همین راه رفتیم و با بسته بودن ناچارا دوباره به سپارده برگشتیم و با توجه به خستگی، شب را در همین روستا در بالای یک قهوه خانه استراحت کردیم.

روز سوم:

با توجه به مسدود بودن جاده سپارده به لشگان(استان گیلان)، مجبور به دور زدن از مسیر روستاهای یازن،نارنه، و تمل شدیم (اگر در عکس دقت کنید بعد از سپارده می بینید مسیر را دور زده ایم) تا به روستای درگاه برسیم.از سپارده تا تمل 5 کیلومتر سرپایینی و 5 کیلومتر سربالایی. بعد از تمل وارد جاده آسفالته می شویم که تا رودسر، آسفالته است.(قبل از روستای تمل میشد وارد مسیر تمل، جنت رودبار به رامسر شد ولی با توجه به تحقیقاتی که من کردم مسیر فوق العاده سختیه که باید در حد آمادگی خیلی خوبی باشیم و الیته مسیر زیباتری است).از تمل تا رودسر 70 کیلومتره و قسمت فوق العاده سفر بود چون حدود 85 درصد از مسیر تا رودسر سرپایینی و یا کفی با سرپایینی ملایمه و حدود 15 درصد سربالایی دارید که البته بعضی قسمت هاش سربالایی هاش تنده ولی در مقایسه با سرپایینه ها به حساب نمی آید. در این مسیر می توانید از جنگل ها و مناظر فوق العاده لذت ببرید. ما ناهار رو در روستای گرمابدشت که بعد از تونل قرار داره خوردیم. بعد از گرمابدشت حدود 3 کیلومتر سربالایی رو رکاب زدیم و بعد از آن تا شهر رحیم آباد جاده سرپایینی است و از رحیم آباد تا رودسرهم حدود 15 کیلومتر جاده کفی است. ما در ساعت 5:30 بعد از ظهر به رودسر رسیدیم. و مستقیم به ساحل رفتیم و پس از استراحت و شنا در دریا به سمت ترمینال که نزدیک محل استقرار ما بود رفتیم و برای فرداش به مقصد قزوین بلیط گرفتیم و شب را در پارک مسافر رودسر در چادر گذراندیم و صبح روز چهارم بعد از بار زدن چرخ ها در داخل اتوبوس به سمت قزوین حرکت کردیم.
 
 
 
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۰ ، ۱۹:۱۵
حسن