گزارش دوچرخه سواری قزوین (الموت) شمال (اشکورات و رودسر)
يكشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ق.ظ
باز هم دوباره قسمت شد با دوچرخه بریم شمال اونم مسیری که سه سال پیش برای اولین بار از اون مسیر رفتیم شمال. البته پارسال هم در مسیر الموت به جنت رودبار رامسر قسمتی از این مسیر رو رکاب زده بودم ولی مسیر دره اشکور و جنت رودبار در اولین روستای بعد از گردنه (سپارده) از هم جدا میشوند.
روز اول
دوشنبه 5 خرداد 93
مسیر : قزوین – باراجین – زرشک – گردنه گدوک – بهرام آباد – رازمیان – هیر – ویار
دوشنبه 5 خرداد 93
مسیر : قزوین – باراجین – زرشک – گردنه گدوک – بهرام آباد – رازمیان – هیر – ویار
مسیرمون رو از جاده باراجین به سمت گردنه گدوک شروع کردیم این مسیر تماما سربالا است که بعضی جاهاش شیبش تند میشه ولی قابل رکاب زدنه. این بار بدلایلی نتونستیم صبح زود استارت برنامه رو بزنیم و تا از قزوین خارج بشیم ساعت 9 صبح شد و سربالایی های مسیر رو زیر آفتاب رکاب زدیم (دانشگاه تا گردنه 20 کیلومتر)
مسیر باراجین به زرشک
در راه گردنه گدوک
مناظر دره الموت (غربی) بعد از گردنه
کوههای پر از برف مابین منطقه الموت و مازندران
روستای کامان
سربالایی های ابتدای جاده هیر
نزدیک روستای هیر استخوانهای یه خر بدبخت رو دیدیم که گوشتهاش به طور کامل، احتمالا توسط حیوانات گوشت خوار خورده شده بود!! و از اونجایی هم که نزدیک غروب بود و من هم یاد حرفهای پارسال محیط بان الموتی که در مسیر دیده بودمش افتادم که میگفت: این منطقه پلنگ داره و تا الان چند بار به دام های روستایی ها حمله کردن و منطقه الموت بخصوص ارتفاعاتش هم که خرس زیاد داره! ما هم ترسیدیم و زود گازش رو گرفتیم تا به روستای مقصد امشبمون که آخرین روستای استان قزوین در این مسیر یعنی ویار برسیم.
دم غروب بود که به روستای ویار رسیدیم و شب رو در امامزاده روستا گذروندیم. امامزاده رختخواب و دستشویی و چشمه آب داره. با توجه به کوهستانی بودن روستای ویار شب هوا خیلی سرد شده بود بطوری که هر کدوممون دو تا پتو روی خودمون انداخته بودیم!! (رازمیان تا ویار 17 کیلومتر)
روز دوم
سه شنبه 6 خرداد 93
مسیر : ویار – شنگل رود - کلیج دره – گردنه گونه کوه – سپارده - لوشکان
امامزاده روستای ویار
این بار هم اشتباه کردیم! و دیر از خواب بلند شدیم و تا وسایلمون رو جمع کنیم و صبحانه بخوریم ساعت 9 صبح شد و از اینجا به بعد سربالایی های آفرود و خاکی مابین استان قزوین و استان مازندران وگیلان رو پیش رومون داشتیم و باید تا گردنه 2800 متری رکاب میزدیم. مسیر بعد روستای ویار با سربالایی های تند و خاکی شروع میشه. و در دل کوه پیچ میخوره و ارتفاع میگیره.
یکی از گوسفند سراهای مسیر ویار به گردنه گونه کوه
در مسیر گردنه گونه کوه
بوته های ریواس
در میانه راه گردنه به منطقه ای برخوردیم که پر از بوته های ریواس بود. ما هم یک ساعتی اونجا استراحت کردیم و دلی از عزا در آوردیم و تا میتونیستیم ریواس خوردیم. البته تو این فصل ریواس ها اکثرشون آبدار نیستن ولی تو اون منطقه هنوز ریواسهای خوبی پیدا میشد.
ریواس
بعد از ریواس خوران! به سمت گردنه حرکت کردیم و بعد گردنه دیگه از استان قزوین خارج شدیم وارد استان مازندارن شدیم (ویار تا گردنه گونه کوه 16 کیلومتر)
بعد از گردنه گونه کوه
با رسیدن به گردنه مسیر سرپایینی و خاکی شروع شد. بعد از حدود 35 کیلومتر رکاب زدن سربالایی های سخت از رازمیان تا گردنه گونه کوه، این سرپایینی ها واقعا لذت بخش بود بخصوص که هوای این مناطق واقعا خنک و مطبوعه و مناظر هم فوق العاده اند.
یکی از تکه برفهای کنار مسیر
مسیر سرازیر شدن به روستای سپارده
حدود 10 کیلومتر سرپایینی رو طی کردیم تا به روستای سپارده از توابع شهرستان رامسر استان مازندارن رسیدیم و ناهار رو در این روستا خوردیم و کمی استراحت کردیم. وقتی تو این روستا بودیم هوا ابری شد و نم نم بارون شروع شد.
یکی از روستاهای دره اشکور
بعد قطع شدن باران به سمت استان گیلان حرکت کردیم و به اولین روستای استان گیلان در این مسیر به نام لوشکان رسیدیم و دوباره بارش باران شروع شد و ما هم مجبور شدیم شب رو در این روستا بمونیم و در کنار قهوه خانه روستا اتاقی کرایه کردیم که زیاد مناسب نبود ولی بهتر از برپا کردن چادر و کیسه خواب تو اون بارون و هوای سرد بود. شب هم با سرد شدن هوا بخاری هیزمی رو روشن کردیم که اولش دود عجیبی کرد بعدش هر چی جک و جانور بود از سوراخهای دیوار سرازیر شدن بیرون!!
روستای لشکان
بعد خوردن شام به خواب رفتیم. (گردنه کونه کوه تا لوشکان 18 کیومتر)
روز سوم
چهارشنبه 7 خرداد
چهارشنبه 7 خرداد
مسیر: لوشکان – درگاه – بارگاه دشت – سی پل – گرمابدشت – سفید آب – رحیم آباد - رودسر
باران شب قبل واقعا هوا رو مطبوع کرده بود . بعد خوردن صبحانه به باغهایی روستای لوشکان رفتیم و کمی گشت و گذار کردیم. بیشتر محصول روستای لوشکان و در کل روستاهای منطقه اشکورات فندق و گردو و گل گاو زبانه ولی امسال بدلیل بارش برف در بهار تمام فندق ها و گردو ها سوخته اند و فقط محلی ها میتونن روی محصول گل گاو زبان تکیه کنند.
اتاقی که در لوشکان کرایه کردیم
درختهای فندق روستای لوشکان
بعد از تحویل اتاق به مسیرمون بسمت شمال دره اشکور ادامه دادیم و در مسیر اکثرا سرپایینی از مناطق ییلاقی و نیمه جنگی عبور میکردیم و از مناظر زیبای لذت میبردیم.
در جاده از دو تا تونل هم عبور کردیم که با اسکورت یکی از ماشین های عبوری از یکی از تونل ها که طولانی بود عبور کردیم. بعد تونل به روستای گرمابدشت رسیدیم از اینجا به بعد پوشش جنگلی انبوه تر شد. (لوشکان تا گرمابدشت 30 کیلومتر)
تونل گرمابدشت
بارش باران شدید
پس از باران
یکی از ماشینهای قدیمی که در مسیر دیدیم
از منطقه سفید آب کم کم از جنگل خارج شدیم و مسیر کفی شد و دیگه شالیزارهای برنج در کنار جاده دیده میشدند و هوا هم رو به گرمی رفت.
ساحل رودسر
این هم مسیری که در 3 روز طی کردیم
و فایل گوگل ارث مسیر
ممنون از این که وقت گذاشتید و گزارش رو رو خوندید
دمتون گرم .کارتون درسته.
زیبا بود.
خوشحال میشم به ما هم سربزنید.بیشتر باهاتون آشنا میشیم.